سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

ورود کاروان اسرای اهل بیت به کوفه ( مدح و مرثیۀ حضرت زینب)

شاعر : مرتضی محمودپور
نوع شعر : مدح و مرثیه
وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع
قالب شعر : مسدس

بازار کوفه از چه رو در ازدحام است            زخـم زبـان بر زخم کهـنه الـتـیـام است
بازار کوفه صف به صف استاده بودند            از بهر دیدار کدامین صف به بام است


یـک کـاروان از کـربـلا آمـد بـه زاری

پــژمـرده دیـدم گـلـشـن و بـاغ بـهـاری
یک زن شبیه هاجر و مریم، نه، زهراست            با دست بسته قـد خـمیده زار و تنهاست
در عـین تـنهـایی به متثـل کـوه محـکـم            این دخـتـر آزاده؛ دخـت شاه بطحـاست
آتـشـفــشـان قـهــر بـا خـصـم خــدا شـد

هـرچـه بلا دیـده به راه حـق رضـا شد
با هر نگاهش خصم را در لرزه انداخت            دین را دوباره با نگاه خویش می‌ساخت
هستی خود در راه هستی آفـرین باخت            در کورۀ صبر و رضا مردانه بگداخت
زینب یـگـانـه پـاکـبـاز عـشـق و ایـثـار

تـیغ زبانش گـشته بر دشـمن شـرر بار

نقد و بررسی